روایت محسن هاشمی از نگرانی عفت مرعشی از زندانی بودن فائزه: مادرم گفت مگر حرف زدن جرم است؟
محسن هاشمی گفت: شبها نگرانند و تنها نمیخوابند. فایزه اغلب کنار مادرم بود و از من پرسید فایزه کجاست؟ پاسخی نداشتم بدهم. یادش رفته فایزه زندان است؟ به دروغ گفتم شمال رفته است. بعد گفتم فایزه زندان است و پرسید چرا فایره زندان است؟
![روایت محسن هاشمی از نگرانی عفت مرعشی از زندانی بودن فائزه: مادرم گفت مگر حرف زدن جرم است؟](https://cdn.etemadonline.com/thumbnail/EOEJBRtXrwfN/ehElMRVuo0EFHFrusS9hOc_4F_1qGBmyn5Ym7JNXdnhXoExBHxP6d-y_2m57V24kcpsAAXmxUYQ,/%D8%B9%D9%81%D8%AA+%D9%85%D8%B1%D8%B9%D8%B4%DB%8C+%D9%88+%D9%81%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87.jpg)
محسن هاشمی، در مراسم سالگرد آیتالله هاشمی از نگرانی عفت مرعشی برای زندانی بودن فائزه هاشمی گفت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی خانه موزه آیتالله هاشمیرفسنجانی، محسن هاشمی گفت: دیشب خدمت خانم عفت مرعشی بودم. در این سن برخی مطالب پیش آمده بود و از من سوال میکردند و من را به هم ریختند. میخواهم در کنار یاد پدرم یاد مادرم عفت مرعشی هم باشم. او در طول مبارزه هم پای اقای هاشمی پیش آمده بود.
او افزود: شبها نگرانند و تنها نمیخوابند. فایزه اغلب کنار مادرم بود و از من پرسید فایزه کجاست؟ پاسخی نداشتم بدهم. یادش رفته فایزه زندان است؟ به دروغ گفتم شمال رفته است. بعد گفتم فایزه زندان است و پرسید چرا فایره زندان است؟
هاشمی اضافه کرد: گفتم خارج از چهارچوب حرف زده است. گفت مگر حرف زدن جرم است؟! گفت نمیخواهی برای او کاری کنی؟ گفتم به رهبری و اقای اژهای نامه نوشتهام. گفت میخواهی من اقدام کنم و تلفنی با آقا صحبت کنم؟ به ایشان گفتم الان دیگر سخت است صحبت کردن.
دیدگاه تان را بنویسید