اختصاصی «اعتمادآنلاین»:
یزدانپناه: شورای همکاری خلیج فارس از ابتدا با یک خطای راهبردی شکل گرفت؛ حال نیز اسرائیل یکی از عوامل اصلی انشقاق است/ اختلافات عربستان و امارات ناقوس پایان شورای همکاری را به صدا درآورده؟
یک استاد ژئوپلتیک دانشگاه تهران در باب اختلافات اخیر امارات و عربستان تصریح کرد: شورای همکاری خلیج فارس از ابتدای شکلگیری با اهدافی مبهم و گنگ تأسیس شد، گفت: این شورا اساساً بهعنوان یک سازمان نهادیِ واقعی که در خدمت منافع اعضا باشد و بتواند بنیانگذار روابط همگرایانه و درهمتنیده میان کشورهای عضو شود، عمل نکرد.
لیلا پایدار- کیومرث یزدانپناه استاد ژئوپلیتیک دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار اعتمادآنلاین با اشاره به پشتپرده اقدامات اخیر اسرائیل و امارات علیه عربستان، به بررسی ریشهها و چالشهای ساختاری شورای همکاری خلیج فارس پرداخت؛ وی با بیان اینکه شورای همکاری خلیج فارس از ابتدای شکلگیری با اهدافی مبهم و گنگ تأسیس شد، گفت: این شورا اساساً بهعنوان یک سازمان نهادیِ واقعی که در خدمت منافع اعضا باشد و بتواند بنیانگذار روابط همگرایانه و درهمتنیده میان کشورهای عضو شود، عمل نکرد. به همین دلیل، امروز به جای ایفای مأموریتهای مبتنی بر همکاریهای چندسطحی، با زنجیرهای از اختلافات و مشکلات درونی مواجه است.
یزدانپناه افزود: بخشی از این اختلافات ریشه در فلسفه وجودی شورای همکاری خلیج فارس دارد؛ شورایی که اساساً با محوریت نگرانی نسبت به یکی دو کشور منطقه، از جمله ایران، شکل گرفت. این در حالی است که ایران محور اصلی ساختار ژئواستراتژیک در منطقه غرب آسیاست و نادیده گرفتن این واقعیت، از همان ابتدا یک خطای راهبردی در فرآیند شکلگیری شورا بود.
این استاد ژئوپلیتیک، دومین چالش اساسی شورای همکاری خلیج فارس را ناتوانی در ایجاد همکاریهای مؤثر نظامی، دفاعی و امنیتی دانست و تصریح کرد: کشورهای عضو هرگز نتوانستند به یک راهبرد مشترک و منسجم در این حوزه دست یابند. نهتنها ضعفهای ساختاری در این زمینه وجود دارد، بلکه اختلافات راهبردی فزایندهای نیز میان اعضا دیده میشود. نمونه بارز آن، سناریوی موسوم به «سپر جزیره» است که قرار بود ناتوی دفاعی شورای همکاری خلیج فارس باشد، اما از همان ابتدا عقیم ماند و در نهایت به پروژهای شکستخورده تبدیل شد.
وی در ادامه، روابط اعضای شورا با اسرائیل را چالش بنیادینی دانست که به باور او، شورای همکاری خلیج فارس را به نقطه پایان نزدیک کرده است و گفت: روابط عمیق و گسترده برخی اعضای شورا با اسرائیل، تعارضات جدی و زنجیرهای از اختلافات را بهویژه میان کشورهای تأثیرگذار دامن زده است. کشورهای عربی در ظاهر با سیاستهای اسرائیل مخالفت میکنند، اما در عمل نه جسارت آن را دارند که موجودیت اسرائیل را بهعنوان یک رژیم اشغالگر زیر سؤال ببرند و نه میتوانند موضعی واحد اتخاذ کنند.
یزدانپناه ادامه داد: هر یک از اعضای شورای همکاری خلیج فارس متناسب با منافع خاص خود و مهمتر از آن، در چارچوب خوشخدمتی به آمریکا، نوعی رابطه متفاوت با اسرائیل برقرار کردهاند. همین مسئله باعث شده شورا حتی در سادهترین تصمیمگیریها، مانند صدور بیانیه یا محکومیت راهبردی جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی، با چالشهای جدی مواجه شود؛ بهگونهای که عملاً توان چنین تصمیمگیریهایی را ندارد.
این تحلیلگر مسائل منطقهای، اختلافات عمیق میان اعضای شورا را عامل دیگری در مسیر فروپاشی آن دانست و گفت: اتهام دور زدن منافع یکدیگر، مانند رفتارهای امارات علیه عربستان، اقدامات عربستان علیه قطر و همچنین واکنشهای متضاد برخی کشورهای کوچکتر نظیر کویت و بحرین، نشاندهنده شکافهای عمیق در درون شورای همکاری خلیج فارس است. تداوم این تناقضات، عملاً ناقوس پایان این شورا را به صدا درآورده است؛ هرچند که به اعتقاد من، این شورا هماکنون نیز فاقد موجودیت راهبردی واقعی است و هیچیک از تصمیمات آن ضمانت اجرایی مؤثری برای اعضا ندارد.
یزدانپناه تأکید کرد: تشدید اختلافات میان بازیگران اصلی شورا، بهویژه عربستان و امارات، میتواند ثبات ژئوپلیتیک کل حوزه عربی را تحت تأثیر قرار دهد. مسئله مهم این است که کشورهای عرب عضو شورا، امنیت و ثبات خود را نه در درون منطقه، بلکه در فراسوی آن و مشخصاً در آمریکا جستوجو میکنند و ایالات متحده را ضامن بقا و امنیت خود میدانند؛ رویکردی که در بلندمدت آسیبهای جدی به کل منطقه وارد خواهد کرد.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به نقش اسرائیل گفت: اسرائیل بازیگری هوشمندتر از کشورهای عرب منطقه است. حتی اگر این کشورها با تمام توان به پیمان ابراهیم بپیوندند و روابط سازندهای با تلآویو برقرار کنند، اسرائیل در راهبرد بلندمدت خود همچنان آنها را دشمن تلقی میکند و از کوچکترین اختلاف میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس، نهایت بهرهبرداری را برای تشدید شکافها میبرد. بهصراحت میتوان گفت که اسرائیل بهتنهایی یکی از عوامل اصلی انشقاق میان اعضای این شورا است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه شورای همکاری خلیج فارس از زمان تأسیس تاکنون هیچ خروجی مشخص، منسجم و مؤثری برای جهان عرب نداشته است، خاطرنشان کرد: به اعتقاد من، این شورا یکی از بیتأثیرترین نهادهای منطقهای در جهان محسوب میشود و از ابتدا نیز بر پایهای نادرست شکل گرفت. به نظر میرسد اکنون کشورهای عربی خود به این نتیجه رسیدهاند که نباید این اشتباه راهبردی را ادامه دهند.
یزدانپناه در پایان، توصیه کرد: کشورهای عرب منطقه باید در سیاستهای منطقهای و روابط درونسیستمی خود تجدیدنظر اساسی انجام دهند. حرکت از امنیت تابع به سمت امنیت مستقل تنها زمانی ممکن است که با نگاهی واقعبینانه به ژئوپلیتیک غرب و جنوب غرب آسیا، بهسوی اتحاد با سایر بازیگران مؤثر منطقه حرکت کنند. شکلگیری یک اتحاد ژئوپلیتیک اسلامی در منطقه خلیج فارس، با حضور کشورهایی چون ایران، عراق، یمن و ترکیه، میتواند جایگزین مناسبی برای شورای همکاری خلیج فارس باشد؛ در غیر این صورت، این شورا عملاً موجودیت و اعتبار خود را در تمامی ابعاد از دست داده و نفوذ اسرائیل در ارکان آن روزبهروز عمیقتر خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید