یک پیشبینی از آینده بازار سرمایه: بورس میریزد؟
یک کارشناس بازار سرمایه نوشت: وضعیت بازار نشاندهنده ورود به یک محدوده اشباع خرید است که معمولا با احتمال اصلاح همراه خواهد بود.
«پایان رالی هیجانی بورس؟» عنوان یادداشت محمدرضا اعلمی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ با بررسی دقیق نمودار شاخص کل و شاخص هموزن بازار بورس در بازه زمانی اول آذر ۱۴۰۴ تا امروز، میتوان روند غالب بازار را صعودی ارزیابی کرد؛ روندی که ناشی از تقویت انتظارات تورمی و رشد نرخ دلار است. شاخص کل با شکست مقاومت ۳.۲67 میلیون واحد توانست رالی صعودی خود را آغاز کند و در این مسیر با کندلهای سبز متوالی به عدد ۳.۵۴ میلیون واحد نزدیک شود. این سطح، علاوه بر اهمیت تکنیکال، از لحاظ روانی نیز یک مرز کلیدی به شمار میرود. نکته قابل توجه در این صعود، شیب تند حرکت شاخص است که حکایت از ورود هیجانی پول به بازار دارد و به وضوح نشاندهنده شکلگیری احساس ترس از جا ماندن (FOMO) است. این حالت معمولا در مراحل پایانی روندهای صعودی بروز میکند.
در بررسی شاخص هموزن نیز الگوی مشابهی به چشم میخورد. این شاخص که نمایانگر عملکرد کلیت بازار است، از عدد ۹۲۵ هزار واحد در ابتدای آذر ماه به محدوده ۹۹7 هزار واحد رسیده و به مقاومت سنگین روانی یک میلیون واحد نزدیک شده است. همگرایی حرکت شاخص هموزن با شاخص کل نشاندهنده آن است که رشد اخیر بازار تنها محدود به سهام بزرگ نیست و کلیت بازار از افزایش نقدینگی بهره برده است. با این حال، برخورد با مقاومت یک میلیون واحد میتواند موجی از عرضههای کوتاهمدت را به همراه داشته باشد.
رشد دلار در بازار آزاد و تغییرات نرخ ارز در سامانه نیما از محرکهای اصلی بازار در این بازه بودهاند. افزایش نرخ ارز باعث شده است صنایع دلاری، بهویژه شرکتهای صادراتمحور، به مرکز توجه سرمایهگذاران تبدیل شوند. صنایع فلزات اساسی، نظیر فولاد، مس و روی، با همبستگی بالا نسبت به دلار و قیمتهای جهانی، از رشد قیمت ارز منتفع شدهاند و میتوانند همچنان گزینههای جذابی برای سرمایهگذاری باشند. صنعت پتروشیمی و پالایشی نیز با توجه به افزایش حاشیه سود ناشی از رشد نرخ ارز نیما، در کانون توجه سرمایهگذاران قرار گرفته است. تولیدکنندگان متانول و اوره در این گروهها همچنان پتانسیل رشد بالایی دارند. در کنار این صنایع، گروه کانههای فلزی نیز به عنوان بالادست صنعت فولاد میتواند گزینهای مطلوب برای پوشش ریسک تورم باشد. صنایع صادراتی مانند سیمان و حتی برخی تکسهمها در مواد غذایی که درآمد ارزی دارند نیز در این شرایط قابلیت سودآوری دارند.
با توجه به رشد سریع و هیجانی اخیر در بازار، مدیریت ریسک در این نقطه ضروری است. وضعیت بازار نشاندهنده ورود به یک محدوده اشباع خرید است که معمولا با احتمال اصلاح همراه خواهد بود. اصلاح قیمت یا زمان از ابزارهای طبیعی برای تخلیه هیجان و تثبیت روند بلندمدت هستند. در این شرایط ورود به نمادهایی که در صف خرید قرار دارند، میتواند خطرناک باشد و خرید تنها پس از پولبک منطقی به سطوح حمایتی توصیه میشود. تحلیل فاندامنتال سهمها اهمیت بسیاری دارد. سهمهایی که با نرخ دلار فعلی همچنان ارزشگذاری منطقی دارند، برای نگهداری مناسبتر هستند. همچنین استفاده از حد ضرر شناور، مبتنی بر کف قیمت کندل روز قبل میتواند در این شرایط پویای بازار کمککننده باشد.
ابزارهای مشتقه و بهویژه آپشنها در چنین شرایطی میتوانند نقش مهمی در مدیریت سرمایه ایفا کنند . برای سرمایهگذارانی که روند بازار را همچنان صعودی میبینند، استراتژی اسپرد عمودی صعودی (Bull Call Spread) انتخاب مناسبی است که علاوه بر کاهش هزینههای پرمیوم، نقطه سربهسر پایینتری ایجاد میکند. از سوی دیگر، سرمایهگذارانی که نگران اصلاح احتمالی بازار هستند، میتوانند از استراتژیهای محافظتی مانند Protective Put بهرهمند شوند. در این حالت، خرید اختیار فروش برای سهام بنیادین در اختیار پرتفوی، نقش بیمه را ایفا کرده و زیان احتمالی در صورت ریزش بازار را پوشش میدهد. استراتژی فروش اختیار خرید (Covered Call) نیز میتواند برای سهمهایی که رشد محدودی در پیش دارند یا در حال ورود به فاز رنج هستند، گزینهای منطقی باشد. این استراتژی با ایجاد درآمد از محل پرمیوم، سودآوری پرتفوی را تقویت میکند.
در مجموع شرایط فعلی بازار سرمایه نشاندهنده یک روند صعودی قدرتمند است که در نتیجه تقویت انتظارات تورمی و تغییر نرخ ارز شکل گرفته است. با این حال، در این نقاط حساس، حفظ تعادل میان فرصتهای سرمایهگذاری و مدیریت ریسک ضروری بوده و تصمیمگیری بر پایه تحلیلهای دقیق فاندامنتال و تکنیکال، کلید موفقیت در چنین شرایطی است.
دیدگاه تان را بنویسید