سواد رسانهای در عصر فیکنیوز: چگونه حقیقت را از دروغ تشخیص دهیم؟
امروزه رسانهها نقشی تعیینکننده در شکلگیری نگرشها، باورها و تصمیمگیریهای روزمره ایفا میکنند. اما در کنار مزایای بیشمار اطلاعاترسانی سریع و گسترده، چالشهایی جدی نیز مطرح شده است. یکی از مهمترین این چالشها، پدیده «فیکنیوز» یا اخبار جعلی است؛ اخباری که با هدف فریب، تحریف واقعیت یا هدایت افکار عمومی تولید و منتشر میشوند.

اطلاعات با سرعت نور در فضای مجازی منتشر میشود و تشخیص حقیقت از دروغ به چالشی بزرگ تبدیل شده است. بهویژه در شبکههای اجتماعی که هر فردی میتواند در چند ثانیه یک خبر را منتشر کند، مرز میان واقعیت و جعل آنقدر باریک شده که گاهی تشخیص آن حتی برای افراد آگاه هم دشوار است. در چنین فضایی، آنچه بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده، «سواد رسانهای» است.
سواد رسانهای تنها به معنای توانایی خواندن و نوشتن در رسانهها نیست؛ بلکه مجموعهای از مهارتهاست که فرد را قادر میسازد تا پیامهای رسانهای را تحلیل کند، صحت و سقم آنها را بسنجد و درک عمیقتری از انگیزهها و اهداف پشت آن پیدا کند.
ظهور فیکنیوز و دلایل گسترش آن
فیکنیوز پدیدهای جدید نیست، اما با گسترش اینترنت و بهویژه شبکههای اجتماعی، سرعت و دامنه انتشار آن به شکل بیسابقهای افزایش یافته است. امروزه هر کاربر اینترنتی میتواند در چند ثانیه، متنی، عکسی یا ویدیویی منتشر کند که در نگاه اول واقعی به نظر میرسد اما در اصل ساختگی است.
دلایل گسترش فیکنیوز را میتوان در چند محور اصلی بررسی کرد. نخست، سهولت دسترسی به ابزارهای تولید محتوا. نرمافزارهای ویرایش تصویر و ویدیو این امکان را فراهم کردهاند که حتی افراد عادی بتوانند محتوایی شبهواقعی خلق کنند.
دوم، مدل اقتصادی بسیاری از وبسایتها و صفحات شبکههای اجتماعی بر مبنای کلیک و بازدید بنا شده است و این امر باعث میشود محتواهایی تحریکآمیز و جنجالی که بیشتر دیده میشوند، بیشتر هم منتشر شوند.
سوم، انگیزههای سیاسی و ایدئولوژیک، که از طریق فیکنیوز سعی در اثرگذاری بر افکار عمومی دارند.
شاید اولین سوالی که به ذهن برسد این باشد که چرا برخی افراد به راحتی اخبار جعلی را باور میکنند؟ پاسخ این پرسش را باید در روانشناسی شناختی و ساختار شبکههای اجتماعی جستوجو کرد. انسانها معمولاً به اطلاعاتی گرایش دارند که باورهای قبلی آنها را تأیید میکند. به این پدیده سوگیری تأییدی میگویند. بنابراین اگر فردی نسبت به موضوعی حساسیت خاصی دارد، احتمال بیشتری وجود دارد که خبری جعلی درباره آن موضوع را بدون بررسی بپذیرد.
چرا سواد رسانهای اهمیت دارد؟
در مواجهه با این وضعیت، سواد رسانهای به عنوان یک ضرورت حیاتی مطرح میشود. سواد رسانهای یعنی توانایی تحلیل، ارزیابی و درک پیامهای رسانهای و شناخت سازوکارهای پنهان در پس تولید محتوا. این سواد به ما کمک میکند تا در برابر سیل اطلاعاتی که روزانه با آن مواجه هستیم، واکنشی هوشمندانه و مسئولانه داشته باشیم.
برخورداری از سواد رسانهای به ما این امکان را میدهد که:
اخبار منابع معتبر و غیرمعتبر را تفکیک کنیم.
انگیزهها و منافع پنهان در پشت یک خبر یا تصویر را بشناسیم.
میان اطلاعات واقعی و دستکاریشده یا جعلی تمایز قائل شویم.
نسبت به احساسات، تعصبات و سوگیریهای شخصیمان در تفسیر اطلاعات آگاه باشیم.
چگونه میتوان فیکنیوز را تشخیص داد؟
با وجود همه این راهکارها، باید بپذیریم که مقابله با فیکنیوز یک روند آسان و سریع نیست. گسترش فناوریهای هوش مصنوعی، بهویژه در تولید تصاویر و ویدئوهای جعلی (دیپفیک)، مقابله با اطلاعات نادرست را سختتر کرده است. امروزه تولید محتوای صوتی و تصویری جعلی که تشخیص آن حتی برای متخصصان دشوار است، به امری نسبتاً ساده تبدیل شده.
در کنار آن، بیاعتمادی عمومی به رسانهها و نهادهای رسمی باعث شده مردم بیشتر به منابع غیررسمی و گاه نامعتبر اعتماد کنند. این بحران اعتماد، فضایی ایدهآل برای گسترش اخبار جعلی فراهم میکند.
تشخیص فیکنیوز مهارتی است که با تمرین و توجه به برخی نشانهها میتوان آن را تقویت کرد.
برخی از راهکارهای عملی برای شناسایی اخبار جعلی عبارتاند از:
اول، بررسی منبع خبر. اگر مطلب از وبسایتی نامعتبر، ناشناخته یا بدون سابقه قابل اطمینان منتشر شده، باید نسبت به صحت آن شک کرد. رسانههای حرفهای معمولاً دارای تحریریه مشخص، شماره تماس و اطلاعات تماس رسمی هستند.
دوم، بررسی جزئیات خبر. فیکنیوزها معمولاً فاقد جزئیات دقیقاند. مثلاً در آنها از عباراتی مانند «کارشناسان میگویند» استفاده میشود بدون آنکه نامی از منبع یا شخص ذکر شود.
سوم، استفاده از موتورهای جستوجو. با جستوجوی تیتر خبر یا بخشهایی از متن در گوگل، میتوان دید آیا رسانههای معتبر دیگری نیز این خبر را منتشر کردهاند یا خیر.
چهارم، بررسی تاریخ و زمان انتشار. برخی از فیکنیوزها، اخبار قدیمی را مجدداً منتشر میکنند و آنها را بهعنوان اخبار جدید جلوه میدهند.
پنجم، استفاده از سایتهای راستیآزمایی. سایتهایی مانند FactCheck.org، Snopes یا برخی پروژههای خبری مستقل، اخبار راستیآزمایی شده منتشر میکنند.
نقش شبکههای اجتماعی در گسترش فیکنیوز
شبکههای اجتماعی دو روی یک سکهاند. از یک سو، بسترهایی هستند برای بیان آزادانه نظرات، ارتباط مستقیم میان کاربران و اطلاعرسانی سریع. اما از سوی دیگر، همین فضا به دلیل نبود نظارت کافی و الگوریتمهای پاداشدهنده به محتواهای ویروسی، میتواند به بازنشر گسترده فیکنیوز دامن بزند.
الگوریتمهای فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و تیکتاک به نحوی طراحی شدهاند که محتواهایی با تعامل بیشتر (لایک، کامنت، اشتراکگذاری) را بیشتر نمایش دهند. این ساختار باعث میشود که حتی اگر یک خبر نادرست ولی جنجالی باشد، احتمال دیدهشدن آن بیشتر شود.
چه کنیم تا قربانی یا ناقل فیکنیوز نباشیم؟
در قدم نخست، باید از بازنشر عجولانه اخبار بدون راستیآزمایی پرهیز کنیم. گاهی نیت ما خیر است، اما بدون بررسی یک خبر احساسی را بازنشر میدهیم که بعدها مشخص میشود نادرست بوده است.
دوم، منابع خبری خود را غربال کنیم. بهتر است به جای دریافت اخبار از کانالها و صفحات غیررسمی، به سراغ رسانههای معتبر و حرفهای برویم که در قبال صحت اخبارشان پاسخگو هستند.
سوم، از احساسات شخصی فاصله بگیریم. بسیاری از فیکنیوزها با تحریک احساسات (ترس، خشم، همدردی) سعی در فریب ما دارند. باید سعی کنیم خونسرد و منطقی با اطلاعات برخورد کنیم.
چهارم، اگر مطمئن نیستیم، منتشر نکنیم. همیشه لازم نیست واکنش نشان دهیم یا در انتشار اطلاعات پیشقدم باشیم. گاهی سکوت و بررسی بهتر از اقدام عجولانه است.
مسئولیت رسانهها و نهادهای آموزشی
برای مقابله مؤثر با فیکنیوز، تنها آگاهسازی فردی کافی نیست. رسانهها، نهادهای آموزشی و حتی دولتها باید نقش فعالی در ارتقاء سواد رسانهای جامعه ایفا کنند.
رسانهها باید نسبت به صحت اخبار منتشر شده حساس باشند و در صورت انتشار اشتباه، با شفافیت آن را اصلاح کنند. همچنین، آموزش سواد رسانهای باید به عنوان بخشی از نظام آموزشی رسمی، از مقاطع ابتدایی تا دانشگاهی مورد توجه قرار گیرد.
برخی کشورها، مانند فنلاند، آموزش سواد رسانهای را در برنامه درسی مدارس گنجاندهاند و از همان سنین پایین، کودکان را با مفاهیم درستخوانی رسانهها آشنا میکنند. ایران نیز میتواند با الگوبرداری از این تجربهها، نسل آیندهای آگاهتر و مقاومتر در برابر فیکنیوز تربیت کند.
عصر حاضر، دوران اطلاعات است؛ اما نه هر اطلاعاتی. آنچه اهمیت دارد، «درست» بودن اطلاعات است. در جهانی که در آن فیکنیوز میتواند سرنوشت انتخابات، اقتصاد، بهداشت عمومی و حتی روابط انسانی را تحت تأثیر قرار دهد، هیچ چیز به اندازه سواد رسانهای اهمیت ندارد.
برای حفاظت از خود، خانواده و جامعهمان در برابر خطرات اخبار جعلی، باید به چشماندازی فراتر از تیترها نگاه کنیم، به عمق خبر نفوذ کنیم و مهارتهایی بیاموزیم که حقیقت را از دروغ متمایز میسازند. سواد رسانهای، نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت برای زیستن آگاهانه در قرن بیستویکم است.
توصیههای نهایی
۱. محتاط باشید: قبل از اشتراکگذاری هر خبری مکث کنید و بررسی کنید.
۲. منابع متنوع بخوانید: به یک منبع یا رسانه اکتفا نکنید.
۳. تفکر انتقادی را پرورش دهید: همیشه سؤال بپرسید و به سادگی باور نکنید.
۴. مسئولیت پذیر باشید: هر اشتراکگذاری شما میتواند پیامدهای واقعی داشته باشد.
۵. دیگران را آموزش دهید: دانش خود را درباره سواد رسانهای با اطرافیان به اشتراک بگذارید.
در دنیایی که هرکس میتواند گویندهای پرقدرت باشد، مسئولیت شنونده بودن، از همیشه مهمتر است. بیایید یاد بگیریم چگونه بپرسیم، شک کنیم، بررسی کنیم و آگاهانه تصمیم بگیریم. تنها از این طریق میتوانیم در طوفان اطلاعات عصر حاضر، مسیر درست را بیابیم.
دیدگاه تان را بنویسید