باندبازی، تخلف و فساد نفوذ کلام را از بین برده/ هواداران در موضوع فحاشی، به حرف کسی گوش نمی کنند!
چرا مدیران فوتبال، مربیان یا بازیکنان، صداوسیما و رسانههای داخلی نمی توانند موج فحاشی ها و رفتار غلط هواداران را اصلاح کنند؟ چون هواداران بی اخلاقی ها، فسادها و باندبازی های همین گروهها را دیدهاند.

روزنامه اعتماد نوشت: سوال! چرا مردم به بسیاری از حرفهای مسوولان و مدیران کشور توجهی ندارند؟ مثلا مقامات میگویند بهینه مصرف کنید! ایمن برانید! ارز نخرید که بازار به هم نریزد و... حرفهایی که بعضیهاشان درست و عقلانی هستند ولی گوش شنوایی ندارند. دلیلش چیست؟ خیلی ساده! به این خاطر که گوینده در جایگاهی نیست که چنین حرفی بزند یا اعتباری ندارد. مردم میگویند کسی که خانه دو هزار متری با استخر دارد بیخود میکند به من در مورد مصرف آب هشدار میدهد. کسانی که فرزندشان در کشورهای خارج هستند حق ندارند از مقاومت و مبارزه بگویند. کسی که ماشین امریکایی سوار میشود و کاری برای توقف تولید خودروهای به گفته رییس فراجا «ارابه مرگ» نمیکند چطور رویش میشود از من پرایدسوار بخواهد ایمن برانم؟ همین را شما تعمیم بدهید به سایر جاها از جمله فوتبال.
این روزها موج عظیمی از فحاشی و بیاحترامی و رفتارهای زننده ورزشگاههای کشور را فراگرفته که هزار و یک دلیل دارد. در یادداشتهای قبلی به بخشی از این دلایل پرداختیم. امروز بحثمان این است که چرا انبوه اظهارنظرها و برنامههای تلویزیونی و گزارشها و یادداشتها تاثیری در کاهش این روند ندارد. دلیلش همان است که بالا گفته شد.
چرا مدیران فوتبال، مربیان یا بازیکنان، صداوسیما و رسانههای داخلی نمیتوانند موج فحاشیها و رفتار غلط هواداران را اصلاح کنند؟ چرا نمیتوانند اثرگذار باشند؟ به یک دلیل ساده! چون هواداران بیاخلاقیها، فسادها و باندبازیهای همین گروهها را دیدهاند. برای همین نفوذ کلام از بین رفته است. حرف میزنیم، دیده هم میشود اما اثر نمیگذارد. یک گوش در است و گوش دیگر دروازه.
بهطور مثال منی که اسمم توی پرونده فساد فوتبال در کرمان درآمده که نمیتوانم بروم بالای منبر از اخلاق حرف بزنم. منی که لابی میکنم افراد فاسد منصب بگیرند که نمیتوانم به مردم از درست و غلط بگویم. منی که رفتار شنیع منشوری را با هواداران میکنم که نباید بگویم فحاشی چیز بدی است. منِ شیتیلبگیر که نمیتوانم شیتیل دادن را نقد کنم.
ما گاهی فکر میکنیم مردم یک توده بیفکر هستند که منتظرند قشر سلبریتی-رسانهای حرفی بزنند و اینها آسیمهسر بدوند ولی همیشه اینطور نیست. افراد در جامعه مشغول رصد کردن اوضاع هستند و خیلی از مسائل از دیدشان پنهان نمیماند.
در همین رابطه بدون شک اگر افرادی نظیر محمد دادکان یا علی دایی یا رسول خادم و افرادی از این دست بیایند جلو و بخواهند که هواداران فلان رفتار را نکنند به احتمال خیلی زیاد اثرگذار خواهد بود اما چرا همین افراد هم حاضر نمیشوند که قدم جلو بگذارند تا از یک بازیکن به اصطلاح ملیپوش دفاع کنند؟ چون به هر حال چیزهایی وجود داشته که جای دفاع باقی نمیگذارد... بگذریم!
اگر قرار به تاثیرگذاری است باید حواسمان باشد در چه جایگاهی قرار داریم و بعد دیگران را مورد قضاوت قرار دهیم یا برایشان درست و غلط تعیین کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید