به بهانه خداحافظی KDB؛ استاد اقدام درست در زمان درست
فوتبال تنها شکل بیانی است که دیبروینه تا به حال به آن نیاز داشته است.

هافبک سیتی که از دید دیگران یک نابغه به نظر میرسد بار دیگر حرکت درست را در لحظه درست انجام داد.
به گزارش «اعتماد» و به نقل از گاردین، برای اولینبار نیست که کوین دی بروین وضعیت را به صورت کامل درک میکرد. برای اولین بار نبود که حرکت درست را کمی زودتر از بقیه دید و البته این همیشه موهبت او بوده است: نه صرفا انتخاب گزینه مناسب، بلکه انجام آن سریعتر از هر کس دیگری. به دست آوردن آن کسری از ثانیه حیاتی برای او زمانی که همه چیز در نوسان بود برگ برندهاش به حساب میآمد.
به عنوان یک نوجوان در حال مبارزه برای پیشرفت در آکادمی گنک، او متوجه شد که باشگاه به طور ناگهانی از پرداخت هزینههای کمکی به خانواده او صرف نظر کرده و سپس وقتی شروع به گلزنی برای تیم دوم کرد، بیسر و صدا ادامه داد. وقتی در چلسی حضور داشت، متوجه شد که چگونه درحالی که بازیکنان اصلی به شکل سفارشی مورد توجه سرمربی قرار میگیرند، نادیده گرفته میشود. به طور خلاصه، دی بروین همیشه ماهیت وحشیانه فوتبال را درک میکرد. روشی مبنی بر اینکه وقتی اوضاع خوب پیش میرود مردم درها را به روی شما باز میکنند اما وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود درها بسته میشوند. سیستمی که میگوید شما تنها برای دیگری ارزش دارید که میتوانید سودی به او برسانید.
کوین تا اینجای فصل، تنها دو گل در لیگ به ثمر رسانده است. قرارداد او تابستان امسال به پایان میرسد. پازل مشخص است و تنها چیزی که باقی مانده گذاشتن قطعه آخر در مکان درست است. پیشنهاد عربستان یا یک باشگاه اروپایی همانند یک پاس است که احتمالا دیبروین باید زودتر متوجه درست بودن یا نبودن ارسالش شود. در سن 33 سالگی، او بهطور فزایندهای در برابر آسیبدیدگی آسیبپذیر است و با بیش از 50 هزار دقیقه بازی در باشگاه و کشور، سالهای اوج او شروع به نزول کردهاند. در حال حاضر دو بازی در هفته با شدت بالا برای او بسیار سنگین است. اما در لحظات خوب او همچنان میتواند بسیار خیالبرانگیز بازی کند.
برخی از دی بروین به عنوان بهترین هافبک لیگ برتر در تمام دوران نام میبرند. از دیدگاه برخی کارشناسان او میتواند کنار روی کین قرار بگیرد. بدیهی است که نه از نظر مهارت، بلکه به عنوان بازیکنی که یک مهارت خاص را آنقدر عالی به نمایش میگذارد که در تاریخ میماند. البته این خطر وجود دارد همان طور که پرخاشگری کین بقیه جنبههای فوقالعاده او را تحت تاثیر قرار داده بود در مورد دیبروین نیز او صرفا به عنوان کسی که خوب پاس میداد به خاطر سپرده شود که البته ناعادلانه خواهد بود. فراتر از تکنیک فوقالعاده او در پاس دادن، مخصوصا باتوجه به اینکه بسیاری از بازیکنان میتوانند این روزها یک توپ را به خوبی پاس کنند، چیزی که دی بروین را تعریف میکند این است که او تحت شدیدترین فشار بهترین پاس را میداد. او فقط خوب سانتر نمیکرد بلکه با آن کار فرم بازی را تغییر میداد. او ششهایی داشت که قابلیت دوندگی وحشتناکی به او میداد. او میتوانست گلزنی کند، خلق کند، پرس کند و پاس بدهد.
از این نظر گواردیولا به سختی میتوانست آرزوی بازیکن بهتری از او داشته باشد. یکی از معدود مردانی که وسواس کمالگرایی دارد درست مثل پپ. با وجود تمام دستاوردهای فردی باید به تاثیر هالهای که بازیکنی مانند دی بروین روی بازیکنان اطرافش میگذارد نیز اشاره کرد. اعتماد به نفس برای دویدن، عبور دادن توپ در نقاط تنگ، آگاهی از اینکه مردی در 30 یارد دورتر وجود دارد کاری کرده بود همه اطرافیانش نابغه جلوه کنند. ارلینگ هالند گفته من حتی به او نگاه نمیکنم زیرا میدانم پاس به کجا خواهد رسید. سرخیو آگوئرو هم میگفت: تنها کاری که باید انجام بدهم ضربه زدن به توپ است. فیل فودن هم معتقد است «فقط باید به فضا بدوید و او شما را پیدا خواهد کرد.»
شاید پیامد روشی که دی بروین با آن همتیمیهایش را ارتقا داد این باشد که دستاوردهای او در مقایسه با دیگران عادی به نظر میرسد. هیچ لحظه مشخصی از دی بروین وجود ندارد، هیچ آگوئرو 2012 یا یایا توره 2014 یا کمپانی 2019 وجود ندارد. مسلما بهترین فصل او در 2020-2019 بود، زمانی که سیتی در لیگ قهرمان نشد و مراسم اهدای توپ طلا که دیبروین کنار لواندوفسکی در آن مدعی بود به دلیل کووید لغو شد و البته، دی بروین هرگز دنبال دیده شدن نبود. او فردی درونگرا بود و باقی میماند، مردی خانوادگی که دوستیهایش اندک اما نزدیک است، اظهارات عمومیاش کمیاب اما معنادار است. فوتبال تنها شکل بیانی است که او تا به حال به آن نیاز داشته تا جایی که او به دو کوین اشاره میکند: جوان ساکت خارج از زمین و «حرامزاده کوچک» داخل مستطیل سبز.
البته جدایی او نقطه عطفی در فروپاشی آخرین تیم بزرگ گواردیولا است و البته سوالات زیادی میتواند در این مقطع طرح شود. سوالاتی بدون پاسخ ساده. اینکه سرمایه جمع شده در یکجا میتواند زیبایی بخرد اما مطمئنا زیبایی که به اندازه کافی جمع شده، میتواند از پول فراتر برود. اینکه اگرچه میتواند آدمها و خاطرات را میتوان با قدرت و تصنع ترکیب کرد، آدمها و خاطرات میتوانند زندگی و واقعیت را به ساحتی دیگر ببرند و به انسان قوت قلب بدهند. همان درخششی که فوتبال را در برابر مستبدان مقاومتناپذیر میکند، آن را برای ما غیرقابل مقاومت میکند. همان ویژگیهایی که آن را به چنین ابزار کنترلی قدرتمندی تبدیل میکند، آن را به راه فرار نهایی نیز بدل میسازد. شاید بزرگترین هدیه دی بروین به ما توانایی در به یاد آوردن نبود، بلکه قدرت فراموش کردن بود.
دیدگاه تان را بنویسید