فیفا، اینفانتینو و عربستان سعودی یک- فوتبال و نجابت انسانی صفر
اعطای میزبانی جام جهانی به عربستان سعودی همچنان محل مناقشه است.
برگزاری جام جهانی در عربستان سعودی با وجود همه ابهامهایی که در این سالها مورد بحث قرار گرفتهاند، قطعی شده اما این باعث نشده که منتقدان سکوت کنند و در این رابطه بیخیال به چالش کشیدن فیفا و شخص اینفانتینو شوند. نشریه گاردین اخیرا در گزارشی به این موضوع پرداخته است که در ادامه میخوانید.
به گزارش «اعتماد» و به نقل از گاردین، جامجهانی هرگز این همه دور از ایدهآلهای بنیانگذار خود به نظر نمیرسید که اکنون با تایید میزبانان 2034 به نظر میرسد.
عربستان سعودی روز چهارشنبه حق میزبانی جام جهانی 2034 را دریافت خواهد کرد. حتی ممکن است رایگیری هم نباشد و فقط تشویق تحسین برانگیز حضار را شاهد باشیم. لیز کلاونس، رییس فدراسیون فوتبال نروژ، به طور تحسینبرانگیزی منتقد جیانی اینفانتینو بوده است و ماه گذشته سوالاتی را در مورد روند مناقصه اعطای میزبانی جام جهانی 2034 مطرح کرد، اما به نظر میرسد که او هم کاری از پیش نخواهد برد. به نظر میرسد سایر فدراسیونهای منطقه اسکاندیناوی، تنها کانون مبهم مقاومت، از قبل اجتنابناپذیر بودن انتخاب عربستان را پذیرفتهاند. وقتی فقط یک گزینه در دسترس است؛ چه کار دیگری میتوان انجام داد؟ اما باید این مساله مورد توجه قرار بگیرد که چرا تنها یک گزینه وجود دارد؟ مقررات فیفا - که کاملا هم منطقی است - بیان میکند پس از میزبانی جامجهانی در یک کنفدراسیون، کشورهای عضور آن کنفدراسیون نمیتوانند میزبان جام جهانی باشند. جام جهانی 2026 به میزبانی مشترک ایالات متحده امریکا، کانادا و مکزیک برگزار و کونکاکاف از دور رقابتها خارج میشود. جام جهانی 2030 با میزبانی مشترک اسپانیا، پرتغال و مراکش برگزار خواهد شد و سه بازی نمادین در اروگوئه، آرژانتین و پاراگوئه به منظور قدردانی از صدمین سالگرد اولین جام جهانی که در اروگوئه برگزار شد، برگزار خواهد شد. به این ترتیب یوفا، کنفدراسیون فوتبال آفریقا و کنفدراسیون فوتبال امریکای جنوبی را حذف کرد. یعنی جام جهانی سال 2034 باید به آسیا یا اقیانوسیه برود.
در 6 اکتبر سال گذشته، فیفا بدون اعلام قبلی، روند مناقصه را آغاز کرد و به میزبانان احتمالی 25 روز فرصت داد تا پیشنهادهای خود را ارسال کنند. این در حالی است که جمعآوری پیشنهاد ماهها طول میکشد. در ابتداییترین سطح، استادیومها باید انتخاب شوند، تدارکات در نظر گرفته شود، بودجه ساخت و ساز تامین شود، مجوز برنامهریزی تضمین شود و... این پروسه بیشتر از 25 روز طول میکشد. با این حال خوشبختانه (برای فیفا) عربستان سعودی اسناد مربوط به درخواست حضور در مناقصه را آماده کرده بود. استرالیا که ممکن بود به میزبانی علاقه داشته باشد، دید که باد به کدام سمت میوزد و برای شرکت در مسابقهای که هیچ شانسی برای برنده شدن نداشت، به خود زحمت نداد.
با این حال، هنوز فرآیند بررسی دقیق فیفا برای مذاکره با سعودیها در پروسیه اعطای میزبانی وجود داشت. با AS&H Clifford Chance که در ریاض مستقر است، برای تنظیم «ارزیابی مستقل مساله حقوق بشر» قرارداد بسته شد. عفو بینالملل این گزارش را «سفیدشویی» توصیف کرد که به صورت گزینشی از تحقیقات سازمان ملل استفاده کرده بود. گزارشهای سازمان ملل بر شکنجه گسترده در زندانها، زنان و دخترانی که ادعا میکنند مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند، اتهامات جنایی در مورد کارگران تاکید میکرد، اما گزارش شرکت مذکور برخی مسائل خاص را نادیده گرفته بود.
این نکته آخر به ویژه با توجه به گزارش کمیته فرعی فیفا در مورد حقوق بشر و مسوولیت اجتماعی که هفته گذشته منتشر شد، برای ادامه بحث جالب توجه به نظر میرسد. اگر چه در این گزارش نتیجهگیری شده که فیفا مسوولیت جبران خسارتهایی است که کارگران در نتیجه اشتغال در پروژههای ساخت و ساز جام جهانی متحمل شدهاند، این نهاد از پرداخت غرامت خودداری کرده است.
گزارشهایی که پیشبینی میکنند با توجه به مقیاس ساختوساز، وضعیت کارگران در عربستان سعودی حتی بدتر هم خواهد شد، ظاهرا نادیده گرفته شدهاند. حدود 21 هزار کارگر هندی، بنگلادشی و نپالی از سال 2016 در عربستان سعودی جان خود را از دست دادهاند. حتی سیستم حمایت از کارگران که در نهایت در قطر لغو شد ولی حداقل در قانون آمده بود در اینجا اصلا وجود ندارد. در عربستان اتحادیههای کارگری ممنوع هستند و قوانین کار به ندرت اجرا میشوند که این منجر به استثمار گسترده کارگران مهاجر میشود.
گزارش خود فیفا در مورد پیشنهاد عربستان سعودی، خطر حقوق بشر را «متوسط» ارزیابی کرده است که باعث میشود شما متعجب شوید که اگر این متوسط است پس «خطر زیاد» چگونه است؟ در سمت مقابل عفو بینالملل وضعیت را «وخیم» توصیف میکند و در دوران محمد بن سلمان که به عنوان ولیعهد فعالیت میکند، به مواردی نظیر «صدور دستور تعداد فزایندهای از اعدامهای دستهجمعی، شکنجه، ناپدید شدن اجباری، محدودیتهای شدید در آزادی بیان، سرکوب حقوق زنان» اشاره میکند.
فیفا در نهایت به عربستان سعودی امتیاز 419.8 از 500 را داده که احتمالا بیشترین نمرهای است که توسط یک نهاد رسمی صادر شده است. از زمانی که کمونیستهای انور خوجه 1627959 رای از 1627968 رای در انتخابات 1982 آلبانی را به نام خود زدند. استادیومهای عربستان مانند ورزشگاههای سال 2026 رتبهبندی شدند و این یک دستاورد قابل توجه است مخصوصا اگر بدانیم که 11 استادیوم از این مجموعه استادیومها در عربستان سعودی هنوز وجود ندارند!
همه اینها این سوال واضح را ایجاد میکند که چرا سعودیها میزبانی جام جهانی را به عنوان بخشی از سرمایهگذاری عمومی با هداف افزایش قدرت نرم در ورزش میبینند، اما فیفا در ازای آن چه چیزی دریافت میکند؟ هفته گذشته اینفانتینو اعلام کرد که حقوق پخش برای جام جهانی باشگاهها تابستان آینده، پروژه شخصی او که برای از بین بردن کنترل بازیهای باشگاهی و منابع آن توسط یوفا طراحی شده ، توسط Dazn به قیمت یک میلیارد دلار خریداری شده است؛ آن هم برای پخش زنده و رایگان! این رقمی است که متخصصان این صنعت میگویند به طور قابل توجهی بالاتر از نرخ بازار است (فاکس تنها 10 میلیون دلار برای حق پخش در ایالات متحده ارائه کرده است).
Dazn از سال 2019 هر سال حداقل یک میلیارد پوند ضرر کرده است ،اما گزارشهای اخیر نشان میدهد که صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان در حال آمادهسازی پیشنهادی یک میلیارد دلاری برای خرید 10 درصد از این شرکت است. بنابراین Dazn به پلتفرمی برای ترویج سرمایهگذاری عربستان در ورزش تبدیل خواهد شد و در عین حال جام جهانی باشگاهها که به شدت به تزریق پول نقد نیاز داشت را نجات میدهد. اما با پیروزی اینفانتینو و عربستان، فوتبال و نجابت انسانی از دست میرود.
جام جهانی توسط ژول ریمه، یک فرد رمانتیک که در پاسخ به پیشنهاد پاپ مبنی بر استفاده از ورزش برای کاهش «بدبختی و تبعیض» این اقدام را انجام داد، تاسیس شد. او معتقد بود: «ورزش میتواند جهان را متحد کند.» اما تنها چهار سال طول کشید تا همه بفهمند این ایده چقدر سادهلوحانه است. مداخله دیکتاتور ایتالیا، بنیتو موسولینی این را نشان داد. اما جام جهانی هرگز اینقدر دور از ایدهآلهای ریمه به نظر نمیرسید که امروز به نظر میرسد. امروز و همزمان با بزرگترین فستیوال ورزشی روی کره زمین که توسط یک ماشین تجاری بیحساب که با هزینههای انسانی و زیستمحیطی هنگفت به نفع شکنجهگران، قاتلان، استثمارگران و مردم کار میکند، این مساله واضحتر شده است.
دیدگاه تان را بنویسید