تیزر| بابک اعطا ، فرزند احمد محمود در گفت‌وگوی ویدئویی با «اعتماد»:

نمی‌توانم خیلی چیزها را باز کنم؛خانه احمد محمود در معرض تخریب است

کد خبر: 689317
|
۱۴۰۳/۰۹/۲۰ ۲۱:۰۱:۳۹
| |

بابک اعطا، فرزند احمد محمود گفت: تمام حرف احمد محمود این بود که نوشتن یک مقوله است و چاپ مقوله‌ای دیگر. می‌گفت من می‌نویسم، ممکن است الان چاپ نشود، ممکن است بعد از فوتم چاپ شود؛ مهم نیست.

صرفا به دلیل این‌که اینجا منزل احمد محمود است، روند [تعیین تکلیف آن] غیرطبیعی جلوه می‌کند.

- هیچ نهاد، سازمانی تابه حال پیشنهادی برای این خرید این خانه نداده است؛ ممکن است گاهی حرفش زده شده باشد ولی در حد حرف بوده.

- من نمی‌توانم خیلی چیزها را باز کنم اما چیزی که می‌توانم بگویم این است که خیلی‌ها از دور دیستی بر آتش دارند. یعنی اصلا نمی‌دانند چه اتفاقی دارد در خانهاحمد محمود می‌افتد؛ فقط حرف‌شان این است که این خانه باید حفظ شود.

- احساس قلبی من می‌گوید دلم می‌خواهد این خانه بماند.

- تمام حرف احمد محمود این بود که نوشتن یک مقوله است و چاپ مقوله‌ای دیگر. می‌گفت من می‌نویسم، ممکن است الان چاپ نشود، ممکن است بعد از فوتم چاپ شود؛ مهم نیست.

- هر رمانی که می‌نوشت، یک مقدار از انرژی‌اش می‌رفت؛ تا این رمان آخر که دیگر همه انرژی او را برد.

- می‌گفت بابک! من سه سال دیگر زنده باشم دیگر چیزی نمی‌خواهم. چون یک رمان در خاطرش داشت و می‌خواست آن را بنویسد. می‌گفت من فقط این کار را بنویسم و بعد بروم

- [گفتم] چهار سال دیگر قسط این خانه تمام می شود و خانه می شود مال خود ما. گفت: «مبارکتـان باشد، من که نیستم.»  دلم ریخت. حرفش درست بود و فوت کرد و نماند تا قسط خانه تمام شود.

- من یک چیزهایی را هرگز نخواهم گفت اما دل من خیلی مواقع ریخت، بدجور هم ریخت!

- من هنوز گاه با پدر حرف می‌زنم. واقعا حرف می‌زنم باهاش. درد دل می‌کنم باهاش. داستان خودم است. مال خودم است.

 

دیدگاه تان را بنویسید