حکم قصاص با وجود انکار قتل در نزاع دسته‌جمعی

مردی که متهم است در جریان نزاع مرتکب قتل شده، هرچند اتهام را رد کرد اما با توجه به مدارک موجود در پرونده به قصاص محکوم شد.

به گزارش اعتمادآنلاین، این پرونده یک سال قبل به جریان افتاد و به پلیس گزارش شد در یک کارگاه که در حال ساخت بود، درگیری دسته‌جمعی رخ داده و مردی که به شدت مجروح شده بود، جان باخته است و چند نفری هم زخمی‌ شدند.

ماموران به محل رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها متوجه شدند مقتول احمد نام دارد و به دست مردی به نام سعید مجروح شده و به قتل رسیده است. دو نفر نیز در این درگیری زخمی شده‌اند.

با تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست، جلسه رسیدگی در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. در جلسه رسیدگی، ابتدا وکیل اولیای ‌دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: موکلان من به دلیل ناراحتی شدید نتوانستند در جلسه دادگاه حاضر شوند و من از طرف آنها درخواست قصاص دارم و تفاضل دیه فرزند صغیر مقتول را نیز پرداخت خواهیم کرد.

او گفت: احمد آن روز همراه همکارش برای خاکبرداری در کارخانه‌ای در حال ساخت حاضر شده بود. بعد از اتمام کار قصد خروج داشت ولی یکی از کارگران اجازه خروج  به آنها نداد. در ادامه، مدیر کارگاه آنجا حاضر شد و حتی سیلی‌ای به صورت کارگرش زد و گفت چرا به احمد اجازه خروج قبل از پایان ساعت قرارداد را داده است، در حالی که چنین اتفاقی نیفتاده بود. به همین خاطر بین آنها درگیری بالا گرفت و احمد را  کتک زدند و شکنجه دادند و او را در کارگاه حبس کردند. او سرانجام  در تماس با خانواده درخواست کمک کرد. با رسیدن خانواده‌اش به محل، یکی از بستگان از دیوار بالا رفت و در را باز کرد. سپس طرفین وارد درگیری شدند.

این وکیل ادامه داد: سعید که در کارخانه برادرش حضور داشت، ابتدا دو نفر را از ناحیه پهلو با چاقو مجروح کرد و در ادامه سراغ احمد رفت و با چاقو به پهلوی او ضربه زد. مدارک برای اثبات جرم کافی است و ما درخواست مجازات متهمان را داریم.

در ادامه، برادر مقتول در جایگاه قرار گرفت. او گفت: برادرم با من تماس گرفت و گفت او را در کارگاهی حبس کرده و کتک زده‌اند و اجازه نمی‌دهند از کارگاه خارج شود. او درخواست کمک کرد و من هم به اتفاق چند نفر دیگر برای کمک به برادرم رفتم که این اتفاق افتاد. سعید که خالکوبی‌ای هم روی گردنش دارد، برادرم را کشت.

در ادامه دو شاکی دیگر که توسط سعید زخمی شده‌ بودند در جایگاه قرار گرفتند. آنها گفتند: سعید با چاقو به ما حمله کرد و ما را زد. ما برای دفاع از احمد رفته بودیم و می‌خواستیم او و دوستش را نجات دهیم. سعید با چاقو ما را زد و درخواست دیه داریم.

وقتی نوبت به سعید رسید، او اتهام را رد کرد و گفت: خانواده مقتول به من تهمت می‌زنند چون من موقعی که داشتند از کارگاه خارج می‌شدند و ما را می‌زدند از آنها فیلم گرفتم. آنها خودشان چاقو داشتند و من چیزی نداشتم که احمد را بکشم.

در ادامه، وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و دفاعیاتش را مطرح کرد. در پایان، هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.