در نشست تخصصی موسسه کادراس مطرح شد:
اراذل و اوباش؛ از تهدید امنیت اجتماعی تا همپوشانی با جرایم سازمانیافته
موسسه کادراس با برگزاری نشستی تخصصی با عنوان «از اراذل و اوباش تا جرایم سازمان یافته» در محل خانه اندیشه ورزان به بررسی این پدیده پرداخت.

پدیده اراذل و اوباش، بهعنوان یکی از آشکارترین تهدیدات امنیت اجتماعی در سالهای اخیر، با گسترش رفتارهای خشونتآمیز، ضد اجتماعی و تأثیرگذاری منفی بر فضای روانی جامعه، به معضلی بزرگ تبدیل شده است. این گروهها، که ریشه در ضعفهای اجتماعی، فرهنگی و قانونی دارند، با ایجاد ناامنی، انجام جرائم خرد و خشونت آشکار در فضای عمومی و مجازی، اعتماد عمومی و احساس آرامش اجتماعی را تحتالشعاع قرار دادهاند. بهرهگیری از فناوریهای مدرن و فرهنگسازی حول مفاهیمی چون قدرتنمایی نیز بر وخامت این پدیده افزوده است. ضعف در قوانین بازدارنده و هماهنگی ناکافی میان نهادهای اجرایی، قضایی و اجتماعی، نشاندهنده ضرورت بازنگری در رویکردهای مقابلهای و پذیرش الگوهای جامعتر برای مهار این بحران است.
با توجه اهمیت این پدیده موسسه کادراس با برگزاری نشستی تخصصی با عنوان «از اراذل و اوباش تا جرایم سازمان یافته» در محل خانه اندیشه ورزان به بررسی این پدیده پرداخت. در این نشست دکتر حسین نیکوفر(استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه امنیت)، دکتر ابوالفضل پورمنافی(استاد دانشگاه علوم انتظامی امین) و محمد حسین قربانی زواره(پژوهشگر جنگ های شناختی و هیبریدی) حضور داشته به ارائه دیدگاه های خود در خصوص پدیده ی اراذل و اوباش پرداختند.
اراذل و اوباش؛ زخم عمیق بر امنیت اجتماعی و ضرورت بازنگری قوانین
دکتر حسین نیکوفر، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه مسائل امنیت، در سخنرانی خود به بررسی پدیده اراذل و اوباش بهعنوان یکی از معضلات جدی جامعه پرداخت. وی در ابتدا با اشاره به افزایش چشمگیر رفتارهای بزهکارانه از قبیل گردنبندزنی، گوشیزنی و ایجاد ترس و وحشت در خیابانها و محلههای جرمخیز، تأکید کرد که این پدیده بهطور مستقیم امنیت روانی و اجتماعی جامعه را تهدید کرده و پیامدهای منفی گستردهای به همراه داشته است. به گفته وی، این معضل بهویژه در شهرهای بزرگ و پایتخت گسترش یافته و ترس عمومی حتی از انجام سادهترین امور مانند استفاده از موبایل در خیابان یا ارسال کودکان به محیطهای عمومی، به دغدغههای روزمره مردم تبدیل شده است. دکتر نیکوفر در ادامه تصریح کرد که این مسائل نه تنها زندگی شخصی افراد، بلکه امنیت کلی جامعه را نیز بهشدت تحتالشعاع قرار دادهاند.
وی در ادامه به ارتباط مستقیم اراذل و اوباش با جرائم خرد اشاره کرد و گفت که بخش عمدهای از سرقتهای خرد نظیر گوشیزنی و زیورآلاتدزدی توسط اعضای این گروهها صورت میگیرد. ، دکتر نیکوفر تأکید کرد که رفتارهای عمدی، خشونتآمیز و حرفهای دستههای اراذل و اوباش سهم بیشتری در تضعیف امنیت اجتماعی دارند. این استاد دانشگاه افزود که این موضوع زمانی بیشتر آشکار میشود که شاهد رفتارهای خشن همچون چاقوکشی، قمهکشی یا عربدهکشی در فضای عمومی و همچنین انتشار این وقایع در فضای مجازی هستیم. وی این اقدامات را عامل تضعیف روحیه عمومی جامعه بهویژه در میان زنان، کودکان و اقشار آسیبپذیر دانست و آن را تهدیدی جدی برای نظم و امنیت اجتماعی برشمرد.
این استاد دانشگاه در ادامه به بررسی دلایل ناکارآمدی عملکرد قانونی و پلیسی پرداخت و گفت: «ضعف قوانین که غالباً بازنگری نشده و بهروز نیستند، باعث شده تا اراذل و اوباش جسارت بیشتری در انجام جرائم از خود نشان دهند.» وی افزود که صحنههایی از چالشهای این افراد با پلیس، از جمله درخواست برای رویارویی در فضای مجازی، نشاندهنده ناکافی بودن قوانین موجود در برخورد با معضل اراذل و اوباش است. این پژوهشگر امنیت همچنین به نقش مخرب فضای مجازی در جامعه اشاره کرد و گفت: «فضای مجازی به بستری برای نمایش قدرت و تقویت جایگاه اجتماعی اراذل تبدیل شده است. از طریق انتشار فیلمها و تصاویر رفتارهای خشونتآمیز، این افراد اصطلاحاً "افتخار منفی" ایجاد کرده و جایگاه خود را در گروههایشان مستحکمتر میکنند.» وی با انتقاد از عادیسازی مفاهیم چون "گندگی" و قدرتنمایی در فرهنگ اراذل و اوباش، نقش شبکههای اجتماعی در تقویت این روند را غیرقابل انکار دانست.
دکتر نیکوفر در ادامه سخنان خود به یکی از مهمترین ابعاد این پدیده، یعنی فرآیند مشروعیتبخشی به جرم در میان اراذل و اوباش، پرداخت. وی گفت: «رفتارهایی مانند مقاومت در برابر پلیس، تحمل زندانهای طولانیمدت یا حتی تعداد تیرهایی که این افراد خوردهاند، در میان گروههای آنان به شاخصهایی برای کسب احترام و جایگاه اجتماعی تبدیل شده است.» وی افزود که اصطلاحاتی مانند "سینهسوخته" یا "گندهلات" به افراد سرکشی اطلاق میشود که جرم و خشونت برای آنها نه تنها عیب محسوب نمیشود، بلکه نوعی مشروعیت اجتماعی همراه با افتخار منفی به همراه دارد.
در پایان، دکتر نیکوفر ضعف در سیستم قضایی و تناقض در نحوه برخورد با جرائم بزرگ و کوچک را یکی از عوامل اصلی کاهش اعتماد عمومی به عدالت دانست. وی اظهار کرد: «برخوردهای غیرمتوازن و برخی مجازاتهای بدون در نظر گرفتن بازپروری یا اصلاح رفتاری، بهجای بازدارندگی، گاهی به تقویت جایگاه اجتماعی این افراد در میان گروههایشان منجر میشود.» این استاد دانشگاه با تأکید بر ضرورت بازنگری قوانین و سیاستهای اجتماعی-قضایی، گفت که ایجاد تعادل میان عدالت و امنیت و استفاده از رویکردهای اصلاحی در کنار مجازات، میتواند نقشی مؤثر در مهار چرخه خشونت و جنایت داشته باشد. وی خواستار تعامل جدی میان سیاستگذاران، نظام قضایی و نیروی انتظامی شد تا امنیت اجتماعی به وضعیت مطلوب بازگردد.
اراذل و اوباش؛ از تهدید امنیت جامعه تا همپوشانی با جرایم سازمانیافته
دکتر ابوالفضل پورمنافی، استاد دانشگاه علوم انتظامی امین، در سخنرانی اخیر خود به بررسی نقش اراذل و اوباش بهعنوان یک تهدید جدی برای امنیت اجتماعی پرداخت. وی در ابتدای اظهارات خود تأکید کرد که فعالیتهای این افراد با ایجاد ناامنی، رفتارهای ضد اجتماعی، و اختلال در احساس آرامش عمومی، تأثیر مستقیم بر امنیت جامعه دارند. این گروهها با اعمال قدرتنمایی، تخریب اموال، استفاده از سلاحهای سرد و گرم و تشکیل مناطق ناامن، به گسترش جرائم خشونتآمیز در شهرهای بزرگ و کوچک کشور دامن زدهاند. وی امنیت اجتماعی را یکی از جنبههای کلیدی امنیت ملی دانست و اظهار داشت که این داشتن امنیت اجتماعی تنها به معنای نبود تهدید نیست، بلکه احساس آرامش و اعتماد عمومی به قانون از اجزای مهم آن محسوب میشود.
این استاد دانشگاه سپس به فعالیتهای اراذل و اوباش در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: "در سالهای اخیر، این گروهها به روشهای گوناگون از جمله شرطبندی، تهدید و انتشار محتواهای خشونتآمیز، حضور خود را به فضای مجازی نیز کشاندهاند و این موضوع امنیت روانی افراد جامعه را تحت تأثیر قرار داده است." وی نقش پلیس فتا در برخورد با این تهدیدات مجازی را مثبت ارزیابی کرد و اظهار داشت که برخوردهای قضایی با عوامل این گروهها ضروری است تا از تشدید رفتارهای خشونتآمیز جلوگیری شود. به گفته دکتر پورمنافی، امنیت فیزیکی و مجازی به یکدیگر مرتبط هستند و تهدید در یکی از این حوزهها میتواند بر دیگری تأثیرگذار باشد.
وی در ادامه به بررسی نقش اراذل و اوباش در ایجاد مناطق بیدفاع شهری پرداخت و با ارائه مثالهایی از مناطقی مانند شهرک بهشتی در مشهد و خاک سفید تهران، اظهار داشت که حضور این گروهها منجر به ایجاد مناطقی با رعب و وحشت شده است. دکتر پورمنافی تاکید کردکه این گروهها به دلیل ساختارهای محدود و برنامهریزی هدفمحور، همپوشانیهایی با جرایم سازمانیافته دارند؛ چنانکه مرز میان فعالیتهای آنان و مافیا بهطور چشمگیری کمرنگ شده است.
در ادامه، ایشان به چالشهای قضایی در برخورد با اراذل و اوباش اشاره کرد و گفت: "قوه قضاییه نیازمند اصلاحات جدی در مسیر صدور احکام قاطع و بازدارنده است تا از بازگشت این افراد به جامعه و ادامه فعالیتهای مجرمانه جلوگیری به عمل آید. متأسفانه، ضعف در اجرای اصلاحات قضایی و بازسازی اجتماعی، شرایط را برای بازگشت اراذل و اوباش به جامعه فراهم کرده است." وی همچنین نقش رسانهها در مواجهه با این معضل اجتماعی را دوگانه دانست؛ از یک سو میتوانند آگاهیبخشی و مبارزه با فرهنگ خشونت را ترویج کنند، و از سوی دیگر پهلوانسازی و قهرمانپروری از این افراد تنها باعث پیچیدهتر شدن شرایط میشود.
در آخر، دکتر پورمنافی خواستار هماهنگی میان نهادهای اجرایی، قضایی و رسانهها برای مقابله جدیتر با پدیده اراذل و اوباش شد. وی اظهار داشت که استفاده از اختیارات ویژه، همراه با تدوین برنامههای جامع پلیسی و قضایی، و همچنین اصلاح قوانین مرتبط، میتواند به کاهش فعالیتهای این گروهها و تقویت احساس امنیت اجتماعی مردم کمک کند. دکتر پورمنافی تأکید کرد که برخورد جدی با این گروهها تنها با همکاری جمعی و سیاستگذاری اصولی ممکن است و بیتوجهی به این معضل میتواند تأثیرات مخربی بر سرمایه اجتماعی کشور داشته باشد.
تهدیدات غیرسیستمی در عصر پستمدرن: چالش اراذل و اوباش و بازطراحی رویکردهای امنیتی
محمد حسین قربانی زواره، پژوهشگر جنگهای شناختی و هیبریدی، در ابتدا با اشاره به فضای پستمدرن تأکید کرد: «جهان امروز وارد دورانی شده است که با بینظمی و آشوبهای بنیادین در ساختارهای امنیتی روبرو هستیم.» وی با بیان اینکه تهدیدات سنتی قابل مدیریت در گذشته، اکنون جای خود را به تهدیدات غیرسیستمی دادهاند، افزود: «رواج فناوریهای نوین سبب خنثی شدن بسیاری از ابزارها و روشهای امنیتی سنتی شده است.» قربانی زواره در ادامه توضیح داد که این نوع تهدیدات شامل حملات سایبری، جنگ اطلاعاتی، عملیات روانی و اقدامات بازیگران ضد دولتی نظیر هکرها، قاچاقچیان، اپوزیسیونها و اراذل و اوباش میشود. به گفته او، این گروهها با بهرهگیری از پیشرفتهای فناوری و فضای آشوبناک وارد عرصه شده و امنیت جوامع مدرن را به چالش کشیدهاند.
این پژوهشگر جنگهای شناختی و هیبریدی در ادامه، پدیده اراذل و اوباش را یکی از چالشهای مهم اجتماعی و امنیتی معرفی کرد. وی توضیح داد: «فعالیتهای این گروهها اثری عمیق بر انسجام اجتماعی، اعتماد عمومی به نهادهای دولتی و سازوکار حاکمیتی دارند.» ایشان معتقد است که اقدامات خشونتآمیز و جرائم این گروهها نه تنها موجب تضعیف امنیت داخلی میشوند، بلکه تابآوری فردی، گروهی و حاکمیتی را به طور جدی تحت تأثیر قرار میدهند. او در تبیین این موضوع اظهار داشت: «زمانی که تابآوری فردی کاهش مییابد، جامعه به این درک میرسد که حاکمیت توان مقابله با تهدیدات را ندارد. این امر باعث کاهش اعتماد عمومی و حتی تنشهای گسترده در سطح ملی میشود.»
در ادامه، قربانی زواره به بررسی ابعاد جنگ ترکیبی و نقش فناوریهای نوین در ایجاد تهدیدات جدید پرداخت. وی تصریح کرد: «فضای پستمدرن موجب ظهور تهدیداتی شده که کاملاً متفاوت از تهدیدات سنتی هستند.» او به استفاده گروههای غیرسنتی نظیر اراذل و اوباش از فضای مدرن برای بهبود اقدامات خود اشاره کرد و گفت: «به عنوان نمونه، در جریان حوادث سال ۱۴۰۱، بازیگران خارجی توانستند به کمک فناوریهای پیشرفته نظیر شبکههای اجتماعی، تکنیکهای رسانهای و هوش مصنوعی امنیت ملی و اجتماعی ایران را به شکل عمدهای به چالش بکشند.» وی همچنین اشاره کرد که این ابزارها نه تنها در بعد فیزیکی بلکه از منظر شناختی نیز بر جامعه اثرگذار هستند و ذهن افراد را برای بهرهبرداریهای بعدی آماده میکنند. قربانی زواره بهرهگیری از فناوریهای نوین، هوش مصنوعی و بازنگری در رویکردهای امنیتی سنتی را برای مقابله با تهدیدات جدید ضروری دانست و گفت: «روشهای سنتی و قوانین قدیمی پاسخگوی پیچیدگیهای کنونی نیستند و باید با تغییرات محیطی تطبیق داده شوند.»
وی در ادامه فعالیتهای اراذل و اوباش را از منظر اقتصادی، اجتماعی و قانونی تحلیل کرد و اظهار داشت: «این گروهها تأثیرات گستردهای بر افزایش جرم و جنایت نظیر سرقت، قاچاق مواد مخدر و خشونت دارند که این امر موجب افزایش فشار بر سیستمهای قضایی و امنیتی میشود.» قربانی زواره همچنین با اشاره به مشکلات اقتصادی و بیکاری به نقش این عوامل در تقویت ناهنجاریهای اجتماعی پرداخت و تأکید کرد که «ضعف قوانین جاری در برخورد با این افراد موجب استمرار فعالیتهای ضد اجتماعی آنها میشود.» وی ضعف احکام بازدارنده و طولانی بودن فرآیند قضایی را یکی از چالشهای عمده موجود در برخورد با این گروهها دانست و تصریح کرد: «این مسائل باعث اختلال در عملکرد سیستم قضایی و جلوگیری از مدیریت مؤثر این بحران میشود.»
در نهایت، قربانی زواره تأکید کرد که کنترل رفتارهای ضد اجتماعی و مدیریت بحران ناشی از فعالیت اراذل و اوباش نیازمند هماهنگی میان نهادهای انتظامی، قضایی، اقتصادی، سیاسی و غیردولتی است. وی شفافیت و مشارکت اجتماعی توسط نهادهای سیاسی را عاملی مهم برای جلوگیری از بروز رفتارهای ضد اجتماعی دانست و بر نقش نهادهای اقتصادی در ایجاد فرصتهای شغلی و رفاه اقتصادی برای کاهش زمینههای شکلگیری این پدیده تأکید کرد. او همچنین لزوم تقویت سیستمهای اجرایی و قضایی، آموزش نیروهای انتظامی و بهروزرسانی فناوریهای مربوطه را برای مقابله با این بحران ضروری برشمرد. قربانی زواره در پایان سرمایهگذاری در نیروی انسانی متخصص و استفاده مؤثر از فناوریهای نوین را از اقدامات کلیدی در کاهش تهدیدات غیرسیستمی و مدیریت پدیده اراذل و اوباش عنوان کرد.
نتیجهگیری:
پدیده اراذل و اوباش بهعنوان تهدیدی چندبعدی، امنیت اجتماعی، روانی، و حتی اقتصادی جامعه را به چالش کشیده است. ضعف قوانین موجود، ناکارآمدی در مدیریت جرائم خشونتآمیز، و عدم بازدارندگی مجازاتها زمینه تداوم این معضل را فراهم کردهاند. از سویی دیگر، گسترش فعالیتهای این گروهها در فضای مجازی و تبدیل خشونت به نوعی مشروعیت اجتماعی، بر پیچیدگی شرایط افزوده است. تعامل میان نهادهای قضایی، انتظامی، و سیاستگذاری همراه با بازنگری قوانین، بهرهگیری از فناوریهای نوین، و تقویت ابزارهای بازدارنده، راهکارهایی اساسی برای مقابله و بازگرداندن امنیت به اجتماع هستند. علاوه بر این، ایجاد هماهنگی میان نهادهای اقتصادی و تلاش برای کاهش زمینههای اجتماعی و اقتصادی جرائم، میتواند در کاهش این پدیده مؤثر باشد.
دیدگاه تان را بنویسید